به رسم بندگی؛ اذن زندگی دارم

به گزارش مجله خزرکوه، مهدی توکلیان- فعال فرهنگی:از میان تمام معابد باستانی پرستش/ و از میان تمام مسجدها؛ کنیسه ها؛ کلیساها به یک گنبد

به رسم بندگی؛ اذن زندگی دارم

و

دو گلدسته پر از کاشی و طلا دل بستم

به خشت های فیروزه / به یک خیابان اصلی؛

که اسمش حیرانی است / به جهت شیدایی

بهترین خیابان دنیا؛ اگر بدانی که بهترین یعنی ...

به عرشی ترین راه دنیا ره دارم

و کهکشان راه شیعی / مسافری رسیده به عرشی ترین شاهراه دنیا!

گوشه ای؛ / آن زن عشیره می خواند هوسه ای؛ به صدای رسا

این طرف، / عده ای سینه زن چقدر عاشقانه می رفتند؛ هروله کنان

روی زمین که نه، / روی عرش راه می رفتند! / سمت بهشت...

بی نشانی و گمنام شدن معنا شد در میان جماعتی که در این راه می رفتند

عده ای میانه سال / میان راه چه غریبانه می گریند

و با چه سوز درونی به سر و سینه هایشان می زدند

آه! این جهت همواره معطر که از طعم های خاص دنیا همواره طعم عطش دارد!

و هر طرف روضه ای مجسم هست و سیل اشک این جماعت عاشق چه خوب بدرقه می نماید از زائر

گزاف نیست این جمله که همین اشک ها بدرقه زایری می گردد که خود آیینه پوش از اشک است

در آیینه، آیین پرشکوه دل دادن و دل کندن از زمین و زمان و دل دادن به صاحب زمان و امیر ثانیه ها ...

اولش عشق و آخرش هم عشق

بوی حضرت عشق دارد همین این جهت پیاده عاشقانه هستی و...

به جز عاشقی نمی توان سراغ گرفت / کسی نجوا می نماید با نوای اغفرلنا

ببین که با این همه گناه

روسیاهی شده روانه به سوی بهشت عشاقت

باز هم می خوانی ام مرا به سمت حرم؛ / به سمت مرکز عشق...

جاذبه در جهت رسیدن به عرش روی زمین یک شوخی است

نقطه جذاب اهل عشق همین نزدیکی است

نکند راه جاذبه گم گردد گاهی / به هر دلیلی که در زمین گشتم

نشان جاذبه را از همین زمین، پیاده پیدا کردم!

سلام علی الساکن بکربلا / بنفسی انت یا مولا

در حریم حرمت امانم ده؛ روزی ام کن زمین کربلا

و راهم ده / دوباره بخوانم به سمت حرم، ای مهربان تر از پدر و مادر

به نام نامی ات ارباب / رو سفیدم کن

مذنبم، گنهکارم، اما دلبسته همین راهم

چه می گردد مثل همواره دوران، عنایتی بکنی به این محب سیه روی که جز به نام نامی ات آقا... ره ندارد به هیچ راهی؛ ای انتهای راه دلدادگی!

دوباره یک اربعین زیارتت را عنایتی بکنی

و... و. خوب می دانم که رازقی برای همه، واسطی برای رزق طفل صغیر و شیخ کبیر...

ای رحمت واسعه، ادرکنی / ای تمام معنی عشق، ادرکنی

سلام حضرت عشق / ای سلیمان زمین دوران ها

مور ناقابل به سمتت آمده

ساکن سرزمین دشت و بلا

ادرکنی...

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 6 آذر 1398 بروزرسانی: 5 مهر 1399 گردآورنده: khazarkooh.ir شناسه مطلب: 6

به "به رسم بندگی؛ اذن زندگی دارم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "به رسم بندگی؛ اذن زندگی دارم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید