12 نقشی که برای بازیگران مشهور هالیوود دردسرساز شدند - مجله خزرکوه

مگ رایان در اثبات زندگی (Proof of Life)

مگ رایان در اواخر دهه 1990 به علت بازی در فیلم های پیروزی همانند بی خواب در سیاتل (Sleepless in Seattle) و ایمیل داری (Youve Got Mail) به عنوان ملکه کمدی های رمانتیک شناخته می شد. شخصیت های جذابی که رایان نقش آن ها را ایفا می کرد و شیمی قوی او با همبازی های مردش میلیون ها تماشاگر را به سالن های سینما می کشاند. با این حال، بازی در فیلم اثبات زندگی در سال 2000 لطمه بزرگی به اعتبار او زد، فیلمی که با نقد های منفی روبرو شد. از سویی دیگر رایان در حالی که هنوز همسر دنیس کوئید، بازیگر آمریکایی بود، با راسل کرو، همبازی اش در فیلم اثبات زندگی وارد رابطه عاشقانه شد.

این رسوایی تأثیری منفی بر وجهه رایان گذاشت و گرفتن نقش های خوب در فیلم های مشابه را برایش سخت کرد. تنها استثنای این امر فیلم کیت و لئوپولد (Kate & Leopold) بود. بعد از آن او دیگر عمدتاً در فیلم های مستقل حضور یافت.

جرد لتو در موربیوس (Morbius)

فیلم موربیوس علیرغم پیروز بودن در گیشه با نقد های منفی ای روبرو شد و به همین علت آن را یکی از بدترین آثار سینمایی سال 2022 می دانند. به ویژه بازی جرد لتو در این فیلم بسیار مورد انتقاد نهاده شد.

جالب است که بعد از انتشار اولیه فیلم، سکانس های آن در شبکه های اجتماعی فراگیر شد و شوخی های اینترنتی زیادی با آن ساخته شد، امری که سازندگان فیلم را به اکران آن در سینما ها ترغیب کرد. گرچه این فیلم مخاطبان را تحت تأثیر قرار نداد، اما قرار است لتو در دنباله آن حضور یابد.

کامیلا کابیو در سیندرلا (Cinderella)

کامیلا کابیو از سن کم با حضور در گروه موسیقی پاپ پیروز Fifth Harmony به معروفیت رسید. او بعد ها توانست به عنوان یک خواننده مستقل نیز به پیروزیت دست یابد، به گونه ای که آثارش در صدر چارت های موسیقی آمریکا، کانادا و انگلیس نهاده شدند.

در سال 2021 او نخستین فیلمش سیندرلا را بازی کرد که هم با نقد های منفی روبرو شد و هم در گیشه باخت و به تنها فیلم او دست کم تا کنون تبدیل شد. علیرغم توانایی های کابیو در خوانندگی، او نتوانست نقش آفرینی باورپذیری داشته باشد و به علت بازی بی حس و یکنواختش مورد انتقاد نهاده شد. کابیو از آن موقع کار موسیقی را از سر گرفته و قرار است یکی از داوران فصل آینده مسابقه خوانندگی The Voice آمریکا هم باشد.

مدونا در روزی دیگر بمیر (Die Another Day)

بعد از دستیابی به معروفیت فراوان در عرصه موسیقی، مدونا تصمیم گرفت خود را در بازیگری محک بزند. او به چند پیروزیت قابل توجه نیز در این زمینه دست یافت، مانند فیلم های اویتا (Evita) و ناامیدانه در جستجوی سوزان (Desperately Seeking Susan). با این حال، 2 تجربه ناپیروز متوالی در سال 2002 لطمه زیادی به فعالیت بازیگری او زد، فیلم های شیفته (Swept Away) و روزی دیگر بمیر که برای بازی اش در آن ها 2 جایزه تمشک طلایی دریافت کرد.

منتقدان و تماشاگران معتقد بودند مدونا توانایی ای در بازیگری ندارد و باید کار موسیقی را ادامه دهد. مدونا به توصیه آن ها عمل کرد و به جهانی موسیقی بازگشت. البته او از آن موقع در چند نقش کوچک و افتخاری حضور یافته است.

دیوید شویمر در دوستان (Friends)

بازی در نقش راس گلر در سریال دوستان برای دیوید شویمر به مانعی برای پیشرفت حرفه ای او بدل شد. با آنکه بعد از انتها این سریال در نقش های بسیار مختلفی حضور پیدا کرد، اما هرگز نتوانست از سایه این نقش که همواره به دنبالش بود خلاصی یابد. معروفیت فراوان ناشی از بازی در سریال دوستان هم تأثیری منفی بر شویمر داشت چرا که زندگی را برایش سخت ساخت، تا حدی که دلش می خواست ناپدید گردد تا دیگر کسی او را نشناسد.

پاملا اندرسون در سیم خاردار (Barb Wire)

فیلم اکشن سیم خاردار را سرآغاز افول فعالیت بازیگری پاملا اندرسون می دانند. جالب است که اندرسون ابتدا زمانی که فیلمنامه را خوانده بود از این فرصت بسیار هیجان زده شده بود و حتی امیدوار بود این نقش یک جایزه اسکار نصیبش کند.

او حتی برای فرو رفتن هر چه بیشتر در نقش خود یک طرح سیم خاردار روی بازویش خالکوبی کرد، امری که کار را برای گریمور فیلم هم ساده تر کرد. با این حال، انتظارات او برآورده نشد، چرا که فیلم با نقد های منفی روبرو شد و به اندرسون نیز یک جایزه تمشک طلایی تعلق گرفت.

مایکل بی. جردن در پلنگ سیاه (Black Panther)

بازی مایکل بی. جردن در نقش یکی از شخصیت های شرور جهانی مارول در فیلم پلنگ سیاه با تحسین رو به رو شد. این تجربه، اما برای او گران تمام شد. بازی در نقش یک ضدقهرمان برای جردن با چالش هایی همراه بود و او مجبور شد به خاطر آثار روانی ناشی از آن تحت روان درمانی قرار گیرد.

به گفته جردن او تا پیش از آن هرگز نقشی را در مدتی تا این حد طولانی بازی نکرده بود و این شخصیت به قدری تیره و تار، تنها و پردرد بود که اثری منفی بر رویش گذاشت. او امیدوار بود با کوتاه کردن موهایش و بازگشت به خانه شرایط روانی اش به حال سابق بازگردد.

دو پتل در آخرین بادافزار (The Last Airbender)

دو پتل بعد از حضور پیروزش در فیلم میلیونر زاغه نشین (Slumdog Millionaire) به معروفیت رسید. با این حال، تصمیم او برای بازی در نقش یک شخصیت شرور در فیلم آخرین بادافزار اشتباه از آب عایدی و او با خود عهد کرد که دیگر در فیلم های ابرقهرمانی بازی نکند.

این فیلم هم با نقد های منفی روبرو شد و هم در گیشه باخت و به کم امتیازترین فیلم ساخته شده به وسیله استودیوی فیلمسازی نیکلودئون بدل شد. پتل در سال های بعدی کوشش زیادی برای جبران این اشتباه کرد.

جسیکا آلبا در نشانه نامرئی (An Invisible Sign)

در اوایل دهه 2000، جسیکا آلبا از معروفیت زیادی برخوردار شد و در فیلم های زیادی، از کمدی گرفته تا اکشن، نقش آفرینی کرد. او به لیست 10 تایی زیباترین زنان جهان نیز راه یافت. با این حال، از زمانی از کانون توجه عمومی فاصله گرفت.

در اواخر همان دهه آلبا در چند فیلم ناپیروز نقش آفرینی کرد که یکی از آن ها نشانه نامرئی بود. امتیاز این فیلم در سایت راتن تومیتوز صفر است. گرچه افراد زیادی در شکست این فیلم نقش داشتند، اما عمده تقصیر متوجه او دانسته شد. این امر سبب شد او تصمیم بگیرد در پروژه های کمتری حضور یابد.

هیو گرانت در از مورگان ها خبر داری؟ (Did You Hear About the Morgans)

هیو گرانت بعد از نقدها شدید از بازی اش در فیلم از مورگان ها خبر داری؟ 3 سال از سینما فاصله گرفت. عدم استقبال از فیلم و نبود شیمی میان گرانت و همبازی اش سارا جسیکا پارکر، به اعتبار گرانت لطمه زد.

به اذعان گرانت، این فیلم اثری منفی بر فعالیت بازیگری او داشت و سبب شد احساس کند دیگر بازیگر پرخواهانی نیست. با این حال، او در سال 2012 با بازی اش در فیلم اطلس ابر (Cloud Atlas) توانست اعتبار از دست رفته خود را بازیابد. او در این فیلم در 6 نقش مختلف ظاهر شد.

جسیکا چستین در 335

جسیکا چستین پیشنهاد ساخت فیلمی جاسوسی با یک نقش اول زن را به سایمون کینبرگ، کارگردان داد. بعد از موافقت با این پیشنهاد، چستین به عنوان بازیگر و تهیه کننده به این پروژه پیوست.

با این حال، این فیلم از جلب نظر منتقدان بازماند و آن ها معتقد بودند چستین انتخاب مناسبی برای آن نبود. او برای پشت سر گذاشتن هر چه سریع تر این اشتباه، به سراغ پروژه های جدیدی همانند زمان آرماگدون (Armageddon Time) و حافظه (Memory) رفت.

آنجلینا جولی در جاودانگان (Eternals)

آنجلینا جولی با بازی اش در فیلم های پیروز شناخته می گردد و فیلم های مارول هم معمولاً در گیشه پیروز هستند. با این حال، فیلم جاودانگان که در سال 2021 منتشر شد، ثابت کرد که همواره استثنایی وجود دارد. منتقدان این فیلم را به علت داستان خسته کننده و خامش بدترین فیلم مارول دانستند.

بازی جولی در این فیلم هم با بازخورد های منفی روبرو شد. جولی در سال های اخیر تمرکز خود را بر کار کارگردانی گذاشته و حضور چندانی به عنوان بازیگر در برابر دوربین نداشته است. بعضی رسانه ها معتقدند دوران اوج جولی به انتها رسیده، اما تنها زمان ثابت خواهد نمود که آیا او می تواند بازگشت پیروزیت آمیزی به عرصه بازیگری داشته باشد یا خیر. جاودانگان تا به اینجا آخرین اثر او در مقام بازیگر بوده است.

منبع: روزیاتو