معرفی کتاب آینده نزدیک -درک 12 نیروی فناورانه که آینده مان را رقم می زنند - نوشته کوین کلی
به گزارش مجله خزرکوه، فناوری چه خوابی برای سال 2050 دیده است؟ سال های آینده چه روندهایی خودنمایی می کنند؟ فناوری ها چه تغییرات و چه پیشرفت هایی می کنند و کسب و کارها چگونه می توانند در این فضای تغییرات پیوسته جان سالم به در ببرند و به رشدشان ادامه دهند؟
کتاب آینده نزدیک - درک 12 نیروی فناورانه که آینده مان را رقم می زنند، تلاش می کند به این پرسش ها پاسخ دهد.
در سه دهه گذشته فناوری و ارتباطات رشدی بسیار سریع داشته اند و اکنون اینترنت، رایانه ها و گوشی های هوشمند بر اقتصاد جهانی و زندگی روزمره مان فرمانروایی می کنند. شرکت های بزرگ بیشماری همراه با این رشد سریع می آیند و می فرایند و در این میان به فرایندهایی پی برده ایم که رویدادهای فناورانه را در سطح جهانی رقم زده اند. امواج نیرومندی که در 30 سال گذشته به فناوری های دیجیتالی شکل داده اند، در 30 سال آینده هم گسترش یافته و نیرومندتر می شوند.
کوین کلی در کتاب آینده نزدیک به رویدادهایی اشاره می کند که در سه دهه آینده اجتناب ناپذیر خواهند بود. او متولد سال 1952 است و با چشمان خود پیدایش و رشد سریع اینترنت و فناوری های دیگر را دیده و در آنها نقش داشته است. آقای کلی هم بنیان گذار مجله وایرد و نویسنده، عکاس، فعال محیط زیست و دانشجوی فرهنگ های آسیایی و دیجیتالی است.
به گفته او باید در سال های آینده انتظار صفحات نمایش بیشتر، پیگیری شدن بیشتر و بیشتر از بین رفتن حریم شخصی را داشته باشیم. او در این کتاب به دوازده فرایندی اشاره می کند که در دهه های آینده روش کار، یادگیری و ارتباطات مان را معین می کنند. فرایندهایی که به گفته او اجتناب ناپذیرند و ممنوع کردن شان نتیجه وارونه می دهد. هدف او در این کتاب آشکار کردن ریشه های این تغییر دیجیتالی است تا بتوانیم آنها را بپذیریم و با آنها همگام شویم.
هنوز نمی دانیم بیشتر فناوری های روزمره سال 2050 چه هستند و بسکمک از آنها هنوز اختراع نشدهاند، ولی می توانیم در این باره برآورد های خوبی داشته باشیم و کتاب آینده نزدیک همین برآورد ها را به شیوه ای قابل درک بیان می کند.
اگر صاحب کسب و کاری هستید این کتاب به شما کمک می کند تا با فرایندهای فناوری بهتر همراه شوید. اگر رشد سریع شبکه های اجتماعی و فناوری های جدید شما را می ترساند و در این جهانی فناوری احساس سردرگمی می کنید این کتاب به شما کمک می کند تا درک بهتری از این فرایندها و چرایی آنها داشته باشید تا بتوانید آنها را به خدمت خود بگیرید، نه اینکه برده آنها شوید.
اگر از دوست داران فناوریهای نوین در زمینه هوش مصنوعی، جریان های آنلاین، خدمات اینترنتی و دستگاه های پوشیدنی هستید، عاشق بسکمک از بخش های این کتاب می شوید. باید بگویم اگر شما هم مانند من می خواهید درک بهتری از این عصر فناوری و نقش انسانی مان در آن داشته باشید این کتاب بی شک برای شماست.
به گفته کوین کلی آینده از آن کسانی است که این فرایندهای فناوری را بشناسند و به جای مقابله با آنها، همراه شان حرکت کنند.
عنوان اصلی:
The Inevitable: Understanding the 12 Technological Forces That Will Shape Our Future
Kevin Kelly
کتاب آینده ی نزدیک
درک 12 نیروی فناورانه که آینده مان را رقم می زنند
نویسنده: کوین کلی
مترجم: شایان تقی نژاد
انتشارات آموخته
وقتی 13 سالم بود، پدرم مرا به نمایشگاه رایانه ای در آتلانتیک سیتی ایالت نیوجرسی برد. ماشین هایی که در آن سال یعنی 1965 به اندازه یک اتاق بودند و برجسته ترین شرکت های آمریکایی مانند آی بی ام آنها را ساخته بودند، پدرم را هیجان زده کرده بودند. او به پیشرفت باور داشت و این نخستین رایانه ها، دریچه ای به آینده ای بودند که تصورش را می کرد. ولی من چندان تحت تأثیر قرار نگرفتم، مانند هر نوجوان دیگری انتظارات بالایی داشتم. رایانه های این نمایشگاه بزرگ به نظرم چنگی به دل نمی زدند. این نمایشگاه به جز چند هکتار جعبه های فلزی مستطیلی و بی حرکت چیز دیگری برای مشاهده نداشت. هیچ جا هیچ صفحه نمایشی نبود.
هیچ ورودی یا خروجی صوتی وجود نداشت. یگانه کاری که این رایانه ها می توانستند انجام دهند چاپ کردن ردیف های بی شماری از اعداد خاکستری روی کاغذهای چاپگرهای سوزنی بود. شب و روز داستان های علمی تخیلی می خواندم و فکر می کردم درباره رایانه ها چیزهای بسکمک می دانم و دستگاه های این نمایشگاه از نظرم رایانه های واقعی نبودند.
در سال 1981 در یکی از آزمایشگاه های دانشگاه جورجیا کار می کردم و در آن جا برای نخستین بار توانستم به رایانه اپل 22 دسترسی داشته باشم. گرچه این رایانه به یک صفحه نمایش سیاه و سبز با توانایی نمایش متن مجهز بود، باز هم تحت تأثیر قرار نگرفته بودم. از یک دستگاه تایپ بهتر می توانست تایپ کند و در ساخت نمودار و ذخیره دادهها کارایی خوبی داشت، ولی یک رایانه واقعی نبود. نمی توانست زندگی انسان ها را زیر و رو کند.
چند ماه بعد، زمانی که همین رایانه اپل 2 را با به کارگیری یک مودم به خط تلفن وصل کردم نگرشم صد درصد تغییر کرد. ناگهان همه چیز متفاوت بود. جهان نوپدیدی؟ آن سوی سیم های تلفن وجود داشت که بسیار بزرگ و بی کران بود. در این مکان جدید که اینترنت نام داشت، سایتهای خبری و نسخه آزمایشی کنفرانس های از راه دور در دسترس بودند.
این دروازه تلفنی جهتی را باز کرد که هم بسیار گسترده و هم در حد و اندازه نیازهای بشری بود و هم زمان هم طبیعی و هم شگفت انگیز به نظر می رسید. حضور رایانه ها در زندگی مردم پررنگ شد و می توانستید بهبود زندگی تان را احساس کنید.
با نگاهی به گذشته، فکر می کنم عصر رایانه تا لحظه ترکیب رایانه و تلفن هنوز آغاز نشده بود. رایانه های مستقل به خودی خود کافی نبودند. تا اوایل سال های 1980، یعنی همان لحظه ای که رایانه با تلفن پیوند خورد و به دورگه نیرومندی تبدیل شد، پیامدهای ماندگار رایانه ها آشکار نبود. در این سه دهه ای که از آن زمان گذشته است، این همگرایی فناورانه میان ارتباطات و پردازش گسترش یافته، سرعت گرفته، شکوفا شده و تکامل پیدا کرده است. سامانه های اینترنت، وب و موبایل که در سال 1981 حاشیه نشین های جامعه بودند و نادیده گرفته می شدند، اکنون به مرکز جامعه جهانی و مدرن مان تبدیل شده اند.
در 30 سال گذشته، اقتصاد اجتماعی مبتنی بر این فناوری ها، فراز و نشیب های خود را داشته و شاهد رفت و آمد قهرمانان خود بوده است، ولی آشکار است که فرایندهای کلان رویدادهای این حوزه را رقم می زنند.
این فرایندهای تاریخی گسترده سرنوشت سازند، زیرا شرایطی که آنها را رقم زده هنوز هم پویا و رو به گسترش اند که به روشنی نشان می دهد این فرایندها در چند دهه آینده به رشد خود ادامه می دهند. در افقی که از آینده می بینیم چیزی جلودار رشد این فرایندها نیست. حتی نیروهایی که به نظرمان می توانند این فرایندها را از جهت خود خارج کنند، مانند جرم و جنایت، جنگ یا افراط خودمان از این الگوهای نوپدید پیروی می کنند. در این کتاب به چندین نمونه از این نیروهای اجتناب ناپذیر فناوری اشاره می کنم که 30 سال آینده زندگی مان را پی ریزی می کنند.
اجتناب ناپذیر واژه نیرومندی است. این واژه برای برخی هشداردهنده است، چون به نظرشان هیچ چیزی اجتناب ناپذیر نیست. این افراد بر این باورند که نیروی اراده و هدف انسان می تواند و باید هر گونه فرایند ماشینی را شکست دهد، بر آن چیره شود یا آن را به کنترل خود بگیرد. در دید آنها اجتناب ناپذیری یعنی شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتی که اراده آزادمان با خود دارد.
وقتی مفهوم اجتناب ناپذیر با فناوری پیشرفته در هم می آمیزد، همان گونه که در این کتاب این کار را می کنم، اعتراض ها به سرنوشت محتوم حتی سخت تر و پرحرارت تر خواهد بود. یکی از تعاریف اجتناب ناپذیر همان پیامد خاتمهی آزمایش فکری برگرداندن نوار زندگی بشر است. اگر نوار ویدئویی تاریخ را به آغاز زمان بازگردانیم و دوباره و دوباره تمدن های انسانی را از ابتدا آغاز کنیم، به احتمال زیاد هر اندازه هم این آزمایش فکری را تکرار کنیم، باز هم به جایی می رسیم که در سال 2016 نوجوانان آمریکا هر پنج دقیقه توئیت کنند. ولی منظورم از اجتناب ناپذیری، چنین چیزی نیست.
منظور دیگری از اجتناب ناپذیر دارم. در سرشت فناوری گرایشی وجود دارد که آن را به راستای معینی می برد. در شرایط برابر، قوانین حاکم بر مناسبات فناوری به رفتارهای معینی گرایش دارند. این گرایش ها در نیروهایی که چارچوب کلی فناوری را شکل می دهند، نقش پررنگ تری دارند و در کنترل نمونه های معین نقشی ندارند.
برای نمونه، چارچوب اینترنت (شبکه ای از شبکه های گسترده در جهان) اجتناب ناپذیر بود، ولی این اینترنتی که اکنون داریم، این گونه نبود. اینترنت می توانست به جای یک شبکه ناسودبر، تجاری باشد یا به جای سامانهای بین المللی، ملی باشد یا به جای عمومی بودن، خصوصی باشد. گفت و گوی راه دور (انتقال پیام صوتی به راه دور با به کارگیری الکتریسیته) اجتناب ناپذیر بود، ولی آیفون این گونه نبود. چارچوب کلی وسایل نقلیه چهارچرخ اجتناب ناپذیر بود، ولی خودروهای شاسی بلند این گونه نبودند. پیام رسانی فوری اجتناب ناپذیر بود، ولی هر 5 دقیقه توئیت کردن این گونه نبود.
اگر راه دیگری برای به کارگیری توئیت در پیش می گرفتیم، هر پنج دقیقه توئیت کردن اجتناب پذیر بود. آن چنان پر شتاب زندگی مان تغییر می کند که توانایی مان برای اختراع چیزهای جدید از سرعت مان برای کاربرد متمدنانه آنها پیشی می گیرد. این روزها پس از پیدایش یک فناوری جدید یک دهه طول می کشد تا برای معنی و آداب به کارگیری آن به توافقی گروهی برسیم.
پنج سال دیگر مکانی مؤدبانه برای توئیت کردن پیدا می کنیم، هم زمان می فهمیم با صدای زنگ پیوسته گوشی های همراه مان چکار کنیم (به کارگیری لرزش بی صدا). ناهنجاری های فرهنگی کاربرد فناوری های جدید هم به همین سادگی ناپدید خواهد شد و می بینیم که نه ضروری و نه اجتناب ناپذیر بوده اند.
آن گونه اجتناب ناپذیری که این جا در قلمروی دیجیتال درباره آن صحبت می کنم، پیامد پیشرفت پیوسته فناوری است. امواج نیرومندی که در 30 سال گذشته به فناوری های دیجیتالی شکل داده اند، در 30 سال آینده هم گسترش یافته و نیرومندتر می شوند. این فرایند فقط مختص به آمریکای شاقتصادی نیست، بلکه سراسر جهان را در بر می گیرد.
در سراسر این کتاب نمونه هایی در ایالات متحده را به کار می برم، چون خوانندگان با این نمونه ها آشناترند، ولی به سادگی می توانستم قرینه هریک از این نمونه ها را در هند، اقتصادی، پرویا استونی پیدا کنم. برای نمونه، رهبران حقیقی پول دیجیتالی در آفریقا و افغانستان هستند، مکان هایی که پول های الکترونیکی گاهی یگانه پول کاربردی هستند. چین در ساخت نرم افزارهای اشتراک گذاری موبایلی با فاصله بسکمک از دیگران پیشی گرفته است. گرچه فرهنگ محلی می تواند در پیشرفت یا پسرفت چنین فناوری هایی نقش داشته باشد، ولی نیروهای حاکم بر این پیشرفت ها جهانی هستند.
پس از سه دهه زندگی آنلاین، نخست به عنوان فردی پیشگام در اینترنت بی آب و علف و کم و بیش خالی از سکنه و سپس به عنوان سازنده بخش هایی از این قاره جدید اطمینانم به این فرایندهای اجتناب ناپذیر برپایه عمق این تغییرات فناوری است. سرعت ساخت محصولات پیشرفته و جدیدی که هر روز خودنمایی می کنند آن چنان که ما فکر می کنیم سریع نیست.
جهان دیجیتالی در نیازهای فیزیکی و گرایش های ذاتی بیتها، اطلاعات و شبکه ها ریشه دارد. منطقه جغرافیایی، شرکت یا سیاست مان، هر چه که باشد، این اجزای بنیادین سازنده بیت ها و شبکه ها دوباره و دوباره نتایج همسانی را به بار می آورند. اجتناب ناپذیری شان ریشه در قوانین پایه شان دارد. در این کتاب تلاش می کنم ریشه های فناوری دیجیتالی را نمایان کنم چرا که فرایندهای ماندگار در سه دهه آینده از همین ریشه ها جوانه می زنند.
همه این تغییرات را با آغوش باز نمی پذیریم. صنایع ریشه دار به دلیل از کار افتادن الگوی کسب و کار قدیمی شان سرنگون می شوند. مشاغلی به همراه معاش شاغلان شان به کلی ناپدید خواهند شد. مشاغل جدیدی پدید می آیند و به گونه نامتوازنی شکوفا می شوند و حسادت و نابرابری را بر می انگیزند. ماندگاری و گسترش فرایندهایی که به آنها اشاره می کنم، فرضیات قانونی را به چالش می کشند و در مرز قانون شکنی هستند و برای شهفرایندان مطیع قانون به مانعی تبدیل می شوند. فناوری شبکه دیجیتالی با سرشت بی مرز خود مرزهای بین المللی را در هم می شکند. شاهد دل شکستگی، تعارض و سردرگمی و همچنین مزایای بی اندازه خواهیم بود.
در مواجهه با فناوری های پیشرفته ای که این کره دیجیتال را در می نوردند، شاید نخستین واکنش غریزی مان عقب راندن آنها باشد. اینکه این فناوری ها را متوقف، ممنوع، انکار یا حداقل به کارگیری آنها را سخت کنیم. برای نمونه، زمانی که کپی موسیقی و فیلم در اینترنت به کار ساده ای تبدیل شد، هالیوود و صنعت موسیقی برای توقف این کپی برداری ها هر کاری که توانستند انجام دادند. ولی فایده ای نداشت. فقط مشتریان خود را به دشمنان شان تبدیل کردند، ممنوع کردن یک چیز اجتناب ناپذیر همواره نتیجه وارونه می دهد. ممنوعیت در بهترین حالت گذرا و در بلندمدت بازدارنده پیشرفت است.
پذیرفتن هوشیارانه و با چشمان باز این فرایندها بسیار کارسازتر است. هدفم در این کتاب آشکار کردن ریشه های این تغییر دیجیتالی است تا بتوانیم آنها را بپذیریم. پس از آشکار شدن این ریشه ها، به جای مبارزه با آن ها، می توانیم از سرشت شان بهره ببریم و کنترل شان را در دست بگیریم. کپی برداری گسترده حالا حالاها جایی نمی رود. پیگیری و نظارت کلان حالا حالاها جایی نمی رود. مالکیت تغییر می کند و از میان می رود. واقعیت مجازی به واقعیت تبدیل می شود. نمی توانیم جلوی ربات ها و هوش مصنوعی را بگیریم تا بهبود نیابند، کسب و کارهای جدیدی پدید نیاورند و مشاغل مان را بر عهده نگیرند.
شاید با واکنش غریزی مان ناسازگار باشد، ولی بهتر است بازآرایی پیوسته این فناوری ها را بپذیریم. فقط با بهره دریافت از آنها و نه سرکوب کردن شان می توانیم بهترین استفاده را از آن ها ببریم. منظورم این نیست که آنها را به حال خود رها کنیم. این اختراعات نوپدید باید هم با ابزارهای قانونی و هم ابزارهای فناورانه مدیریت شوند تا از بروز آسیب های واقعی (و نه آسیب های فرضی) پیشگیری کنیم. باید اختراعات جدید را با توجه به ویژگی هایشان مهار کرد و چگونگی به کارگیری آنها را بهبود داد. ولی فقط با تعامل جدی، تجربه بی واسطه و پذیرش هوشیارانه این فناوری هاست که می توانیم چنین کاری انجام دهیم. برای نظارت بر کار شرکت های خدمات تاکسی آنلاین می توانیم و بهتر است قانون گذاری کنیم، ولی از تمرکززدایی اجتناب ناپذیر خدمات نمی توانیم و نباید پیشگیری کنیم. این فناوری ها را نمی توان از میان برد.
تغییر اجتناب ناپذیر است. به ارزش اینکه همه چیز قابل تغییر و در حال تغییر است، پی برده ایم حتی اگر بیشتر این تغییرات و اصلاحات آشکار نباشد. بلندترین کوه ها زیر پاهایمان کم کم خرد می شوند و همزمان همه حیوانات و گیاهان گام به گام و بسیار آهسته به چیز دیگری تبدیل می شوند. حتی خورشید درخشان ابدی مان با برنامه ای زمان بندی شده در مقیاس نجومی ناپدید خواهد شد، گرچه تا آن زمان مدتهاست که ما دیگر مرده ایم. فرهنگ و بیولوژی انسانی هم در این سراشیبی نامحسوس تغییر است.
در مرکز هر تغییر چشمگیری در جهان امروزمان نوعی فناوری جای گرفته است. فناوری موتور شتاب دهنده زندگی بشر است. هر چیزی که می سازیم همین فناوری آن را همواره در فرآیند بهتر شدن می گذارد. هر چیزی به چیز دیگری تبدیل می شود و همزمان از امکان به بودن تبدیل می شود. همه چیز در تغییر پیوسته است. هیچ چیزی خاتمه یافته نیست. هیچ چیزی کامل شده نیست. جهان مدرن بر پاشنه این تغییر خاتمه ناپذیر می چرخد.
تغییر پیوسته معنایی فراتر از همه چیز متفاوت خواهد بود دارد. به این معنی است که اکنون فرآیندها، یعنی همان موتورهای تغییر پیوسته، بیش از محصولات اهمیت دارند. بزرگترین اختراع مان در 200 سال گذشته نه یک گجت یا ابزار ویژه، بلکه ساخت فرآیند علمی بوده است. پس از ساخت روش علمی به سرعت توانستیم هزاران چیز دیگر بسازیم که به روشی دیگر نمی توانستیم به آنها پی ببریم. این فرآیند علمی تغییر و بهبود پیوسته یک میلیون بار بهتر از اختراع هر محصول ویژهای بود، چون با گذشت سده ها پس از اختراعش، با بهره گیری از آن توانستیم میلیون ها محصول جدید بسازیم. اگر فرآیند رو به پیشرفت درستی را انتخاب کنید، مزایای پیوسته ای برای تان می سازد. در روزگار نوین مان، فرآیندها از محصولات ارزشمندترند.
این انتقال به سوی فرآیندها به این معنی است که تغییر پیوسته سرنوشت همه چیزهایی است که می سازیم. از جهان اسم های ثابت جدا می شویم و به سوی فعل های متغیر حرکت می کنیم. در 30 سال آینده به این کار ادامه می دهیم و چیزهای ثابتی مانند خودرو یا کفش را بر می داریم و آنها را به افعالی ناملموس تبدیل می کنیم. محصولات به خدمات و فرآیندها تبدیل خواهند شد. خودرو که فناوری های پیشرفتهای به آن افزوده خواهد شد، به یک خدمت حمل ونقل تبدیل می شود، یعنی به روزرسانی پیوسته قطعاتی که به سرعت با چگونگی استفاده مشتریان، بازخوردها، رقبا، اختراعات و فناوری های پوشیدنی سازگار می شوند. چه یک خودروی خودران و چه معمولی باشد، این خدمت حمل و نقل به همراه ویژگی هایی مانند انعطاف پذیری، سفارشی سازی، بهسازی، ارتباطات و مزایای جدید ارائه می شود.
به همین ترتیب، کفش هم دیگر محصولی نهایی نخواهد بود، بلکه همان کفش هر روز ابزارهای جدیدی را رونمایی می کند، شاید رویه یک بار مصرف داشته باشد، صندل هایی که با راه رفتن شما تغییر شکل می دهند، کفه ای که تغییر می کند یا کف پوشی که نقش کفش را بازی می کند. کفش شدن به یک خدمت و نه یک اسم تبدیل می شود. در قلمروی ناملموس دیجیتالی هیچ چیز ایستا نیست. همه چیز رو به بهتر شدن است.
همه اخلال گری های دوران جدید بر این تغییر پیوسته سوارند. نیروهای بی شمار فناوری را که در جهان کنونی خودنمایی می کنند با تلاش فراوان بررسی کرده ام و تغییرات آنها را در چارچوب 12 فعل مانند دسترسی داشتن، پیگری کردن و اشتراک گذاری دسته بندی کرده ام. اگر بخواهم درست تر بگویم، اینها فقط افعال نیستند، بلکه وجههای وصفی حال هستند، ترکیبی دستوری که نشانگر اقدامی در حال انجام است.
این نیروها کنش های در حال شتاب دریافت هستند، هر کدام از این 12 کنش فرایندهای پیوسته ای هستند و همین مدرکی برای ادامه دار بودن شان برای حداقل سه دهه دیگر است. به این ها فرافرایندهای اجتناب ناپذیر می گویم، چون به جای سرشت جامعه، ریشه در سرشت فناوری دارند. ماهیت این افعال پیرو سوگیری های موجود در فناوری های جدید است که در وجود همه فناوری هاست.
با اینکه در جایگاه سازندگان این فناوریها، در هدایت آنها انتخاب ها و مسئولیت بسکمک داریم، جنبه های فراوانی از فناوری ها هم از کنترل مان خارج اند. در فرآیندهای فناورانه معین گرایش به پیامدهای معینی هست. برای نمونه، فرآیندهای صنعتی (مانند موتورهای بخار، کارخانه های مواد شیمیایی، سدها) به دماها و فشارهای خارج از بازه آسودگی انسان گرایش دارند و فناوری های دیجیتال (رایانه ها، اینترنت، برنامه های کاربردی) به فراگیر شدن ارزان تمایل دارند. گرایش به دما با فشار بسیار در فرآیندهای صنعتی، جدا از فرهنگ، پیش زمینه یا سیاست، مکان های صنعتی را از انسانها دور و به سوی کارخانه های متمرکز و با مقیاس بزرگ هدایت می کند. گرایش به فراگیر شدن ارزان در فناوری های دیجیتالی، از ملیت، شتاب اقتصادی یا میل انسانی مستقل است و فناوری را به سوی حضور فراگیر در جامعه می برد. این گرایش ریشه در سرشت بیت های دیجیتالی دارد. در هر دوی این نمونه ها، زمانی می توانیم از فناوری ها بیشترین بهره را ببریم که به گرایش فناوری ها گوش دهیم و انتظارات، قانون گذاری و محصولات خود را با گرایش های بنیادی آن فناوری سازگار کنیم. زمانی که استفاده خود را با راستا و جهت این گرایش های معین هماهنگ کنیم، مدیریت پیچیدگی ها، بهینه سازی مزایا و کاهش آسیب آنها آسان تر خواهد شد. هدف این کتاب گردآوری و نشان دادن خط سیر آینده گرایش هایی است که در جدیدترین فناوری ها فعال هستند.
این افعال سازمان دهنده نشانگر تغییرات فراوان فرهنگ مان در آینده پیش بینی پذیر و نزدیک است. امروزه تغییراتی گسترده در سطح جهان شکل گرفته است. قصدم پیش بینی محصولات معینی نیست که در یک سال یا یک دهه آینده پیروز می شوند، چه برسد بخواهم شرکتهای پیروز را پیش بینی کنم. این محصولات معین را هوس، مد و تجارت انتخاب می کنند و صد درصد پیش بینی ناپذیرند. ولی اکنون فرایندهای عمومی محصولات و خدمات 30 سال آینده آشکارند.
چارچوب های اصلی این فرایندها در فناوری های نوپدیدی ریشه دارند که کم کم فراگیر می شوند. این سامانه گسترده و پرسرعت فناوری، آهسته و پیوسته فرهنگ را تغییر می دهد و بنابراین نیروهای زیر را تقویت می کند: بهتر شدن، هوشمندسازی، جریان داشتن، مرور صفحه نمایش، دسترسی داشتن، اشتراک گذاری، فیلتر کردن، بازآرایی، تعامل کردن، پیگیری کردن، پرسش گری و سپس آغاز کردن
با اینکه هر فصل را به یکی از این افعال اختصاص می دهم، باید به یاد داشته باشید که با افعال جداگانه و مستقلی سر و کار نداریم. بلکه این نیروها همپوشانی بسکمک با هم دارند، هر کدام شان به مابقی شان وابسته اند و به میزان وابستگی شان، به یکدیگر شتاب می دهند. صحبت کردن درباره یکی از آنها بدون اشاره به دیگری کار سختی است. افزایش اشتراک گذاری هم جریان داشتن را تقویت می کند و هم به آن وابسته است. هوشمندسازی نیازمند پیگیری کردن است. مرور صفحه نمایش و تعامل کردن جدایی ناپذیر هستند. خود این افعال بازآرایی می شوند و همه این کارها متغیرهایی در فرآیند بهتر شدنند. این افعال چند روح در یک بدنند.
این نیروها خط سیر هستند و نه مقصد. پیش بینی نمی کنند سر از کجا در می آوریم، فقط به ما می گویند که در آینده نزدیک به گونه اجتناب ناپذیری به جهت معینی خواهیم رفت.
منبع: یک پزشک